horticultureguilan وبلاگ دانشجویان کارشناسی ارشد علوم باغبانی دانشگاه گیلان شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:نویسنده : میثم اشجعی, :: 11:16 :: نويسنده : vaniz
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟
پسر جواب داد:من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود. پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما میزنی. پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟ پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .
من را در فیس بوک دنبال کنید. (meysam ashjaei) نظرات شما عزیزان:
مرحبا
خیلی زیبا بود ![]() اما یه کم دلتنگمون کردین ![]() Borji
![]() ساعت15:43---3 ارديبهشت 1391
مرسی. خیلی زیبا بود.
![]() ![]() . . *پدرم راه تمام زندگی است *پدرم دلخوشی همیشگی است ... مهدی شهریاری
![]() ساعت17:31---2 ارديبهشت 1391
ای کاش...
مرسی از مطلبت.جالب بود. ![]() ![]()
|
||
![]() |